بهترین علم از نظر اسلام
از نظر اسلام و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) بهتر است چه علومی(دینی و غیر دینی) را یاد بگیریم؟
پاسخ:
در مورد اینکه از نظر اسلام چه علمی باید آموخت چند نظریه وجود دارد:
نظریه اول : منظور اسلام از علم ،علوم دینی است
ممکن است کسی بگوید مقصود از همه این تأکید و توصیهها ،علم خود دین است .
یعنی همه به این منظور گفته شده است که مردم به خود دین عالم شوند و اگر نظر اسلام از علم ، علم دین باشد در حقیقت به خودش توصیه کرده و درباره علم به معنی اطلاع بر حقایق کائنات و شناختن امور عالم چیزی نگفته و اشکال به حال اول باقی میماند ، زیرا هر مسلکی هر اندازه هم ضد علم باشد و با آگاهی و اطلاع و بالارفتن سطح فکر و معلومات مردم مخالف باشد ، با آشنایی با خودش مخالف نیست، بلکه خواهد گفت با من آشنا باشید و با غیر من آشنا نباشید.
اشکال نظریه
پس اگر منظور اسلام از علم ، خصوص علم دینی باشد باید گفت موافقت اسلام با علم صفر است و نظر اسلام درباره علم منفی است .
برای کسی که درست با اسلام و منطق اسلام آشنا باشد جای این احتمال نیست که بگوید نظر اسلام درباره علم منحصرا علوم دینی است .
این احتمال فقط از ناحیه طرز عمل مسلمین در قرنهای اخیر که تدریجا دایره معلومات را کوچکتر کردند و معلومات خود را محدود کردند پیدا شده ، و الا آنجا که میفرماید :
حکمت گمشده مؤمن است پس آن را به چنگ آورید ولو اینکه بخواهید از دست مشرکان بگیرید ، معنی ندارد که خصوص علوم دینی باشد .مشرک را با علوم دین چکار ؟
یا در جمله « اطلبوا العلم و لو بالصین » ، چین به عنوان دورترین نقطه و یا به اعتبار اینکه در آن ایام یکی از مراکز علم و صنعت جهان بوده یاد شده . قدر مسلم این است که چین نه در آن زمان و نه در زمانهای دیگر مرکز علوم دینی نبوده است .
گذشته از همه اینها در متن سخنان رسول اکرم تقیید و تحدید و تفسیر شده که مقصود چه علمی است ، اما نه تحت عنوان اینکه فلان علم باشد یا فلان علم ، بلکه تحت عنوان علم نافع ، علمی که دانستن آن فایده برساند و ندانستن آن ضرر برساند .
نظریه دوم : منظور از علم ،هر علم نافع است .
هر علمی که متضمن فایده و اثری باشد و آن فایده و اثر را اسلام به رسمیت بشناسد یعنی آن اثر را اثر خوب و مفید بداند آن علم از نظر اسلام خوب و مورد توصیه و تشویق است .
پس حسابش روشن است، باید دید اسلام چه چیز را فایده و چه چیز را ضرر میداند . هر علمی که هدفی از اهداف فردی یا اجتماعی اسلام کمک میدهد و ندانستن آن ، سبب اخلال در زندگی مسلمان ها شود، آن علم را اسلام توصیه میکند و هر علمی که در منظورهای اسلامی تأثیر ندارد اسلام درباره آن علم نظر خاصی ندارد ، و هر علم که تأثیر سوء دارد با آن مخالف است .
سیره ائمه دین درباره علم
ما شیعه هستیم و ائمه اطهار -علیهم السلام- را اوصیای پیغمبر اکرم-صلی الله علیه و اله- میدانیم . گفتار آنها و سیرت آنها برای ما سند است .
همان طوری که میدانیم از اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری مسلمین با علوم جهان آشنا شدند و انواع علوم را از یونان و هند و ایران ترجمه کردند .
و از طرفی میدانیم ائمه اطهار-علیهم السلام- از انتقاد و خرده گیری به کارهای خلفا کوتاهی نمی کردند ، کتابهای ما پر است از این انتقادها .
اگر بنا بود که نظر اسلام درباره علم نظر منفی و مخالف بود و علم خراب کننده و منهدم کننده دین می بود ، ائمه اطهار-علیهم السلام- این عمل خلفا را که دستگاه وسیعی از مترجمین و ناقلین به وجود آورده بودند و انواع کتب نجومی ، منطقی ، فلسفی ، طبی ، حیوان شناسی ، ادبی و تاریخی ترجمه شد انتقاد میکردند ، همان طوری که بعضی کارهای دیگر خلفا را شدیدا مورد انتقاد قرار دادند .
منطق قرآن درباره علم
گذشته از همه اینها منطق خود قرآن درباره علم به شکلی است که قابل تخصیص و اختصاص نمیباشد . قرآن علم را نور و جهل را ظلمت میداند ، میفرماید مطلقا نور بر ظلمت ترجیح دارد .
قرآن صریحا مسائلی را به عنوان موضوع مطالعه و تفکر پیشنهاد میکند . این موضوعات همانهاست که نتیجه مطالعه آنها همین علوم طبیعی و ریاضی و زیستی و تاریخی و غیره است که امروز در دنیا میبینیم .
همچنین در سوره بقره آیه 164 میفرماید : « إن فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار و الفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و ما أنزل الله من السماء من ماء فأحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دابة و تصریف الریاح و السحاب المسخر بین السماء و اعرض لایات لقوم یعقلون » .
در آفرینش آسمانها و زمین ، در گردش شب و روز ، در حرکت کشتی بر روی آب که به وسیله آن بشر منتفع میگردد ، آمدن و ریزش باران که سبب حیات زمین میگردد ، حیواناتی که در روی زمین در حرکتاند ، گردش بادها و حالت مخصوص ابرها که در میان زمین و آسمان معلقاند ، در همه اینها نشانههای قدرت و حکمت پروردگار است.
منبع:iki.ac